شعر جوان کد 01

ما داغ فراق دیده بودیم

افسانه غم شنیده بودیم

ما غم تو جانگداز است

دردیست که قصه اش دراز است

شعر جوان کد 02

ای رهگذر که میگذری برمزار من

زنهار یاد کنی زمن و روزگار من

شکفته بود یک گلم از صدهزار گل

نا گه بریخت باد اجل نوبهار من

شعر جوان کد 03

ببوسم دستت ای بابا که پروردی مرا آزاد

بیا مادر تماشا کن که فرزندت شده داماد

به حجله میروم شادان و زخمی در بدن دارم

به جای رخت دامادی کفن خونین به تن دارم

شعر جوان کد 04

خرم آن روز کزین غمکده پرواز کنم

از پس مرگ حیاتی دگر آغاز کنم

باغ جان پرگل ومن خسته به زندان تنم

زندگی یابم اگر پنچره ای بازکنم

شعر جوان کد 05

کاش بودی تا دلم تنها نبود

تا اسیر غصه فردا نبود

کاش بودی تا فقط باور کنی

بی تو هرگز زندگی زیبا نبود

شعر جوان کد 06

جهانا بی‌وفایی‌ها نمودی

دمی با دل‌شکسته‌ها نبودی

عزیزی از عزیزان را ربودی

غم عالم به قلب ما فزودی

شعر جوان کد 07

ای رهگذر که میگذری برمزار من

زنهار یاد کنی زمن و روزگار من

شکفته بود یک گلم از صدهزار گل

نا گه بریخت باد اجل نوبهار من